نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان شاه آباد . این دهستان منطقه ایست که قسمت جنوب باختر و شمال آن کوهستانی و رودخانه سیمره در خاور آن واقع است . حد طبیعی شهرستان شاه آباد با شهرستان خرم آباد است . نسبت به پستی و بلندی آن هوایش متغیر است در سینه کوه سردسیر و کنار رودخانه سیمره معتدل است . محصولش گندم جو لوبیا لبنیات است . اسن دهستان ۱۵ آبادی بزرگ و کوچک دارد که سکنه آن ۴٠٠٠ تن میباشد .
هلیلان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
هلیلان . [ هَُ ل َ ] (اِخ ) ایل کرد از طوایف پشتکوه . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 67).
هلیلان. [ هَُ ل ِ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان اسلام آباد غرب که دارای 15 آبادی و در حدود چهارهزار تن سکنه است. آب آن از رود محلی و چشمه تأمین میشود و محصول عمده اش گندم و جو و لوبیا و لبنیات است. قراء مهم آن عبارتند از: کهره ، چشم ماهی ،جوب شهر و پشت تنگ. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).
هلیلان. [ هَُ ل َ ] ( اِخ ) ایل کرد از طوایف پشتکوه. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 67 ).
هلیلان. [ هَُ ل َ ] ( اِخ ) ایل کرد از طوایف پشتکوه. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 67 ).
هلیلان . [ هَُ ل ِ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان اسلام آباد غرب که دارای 15 آبادی و در حدود چهارهزار تن سکنه است . آب آن از رود محلی و چشمه تأمین میشود و محصول عمده اش گندم و جو و لوبیا و لبنیات است . قراء مهم آن عبارتند از: کهره ، چشم ماهی ،جوب شهر و پشت تنگ . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
دانشنامه آزاد فارسی
هُلِیْلان
ویرانه های شهری باستانی در استان لرستان. رود سیمره از کنار آن می گذرد و احتمالاً به عهد عیلامی ها تعلق دارد.
ویرانه های شهری باستانی در استان لرستان. رود سیمره از کنار آن می گذرد و احتمالاً به عهد عیلامی ها تعلق دارد.
wikijoo: هلیلان
کلمات دیگر: