هستی و نیستی رساله ای دربارهٔ هستی شناسی پدیدارشناسانه از نظر بسیاری از فیلسوفان و ناقدان مهم ترین کار فلسفی سارتر است.برخی آن را یکی از برجسته ترین آثار فلسفی سدهٔ بیستم دانسته اند. آندره گرز به درستی گفته که کتاب سارتر هدفی تازه در پیش رو داشت که حتی پدیدارشناسی آلمانی نیز به آن بی توجه مانده بود.سارتر می خواست پدیدارشناسی واقعیت ویژهٔ آگاهی را بیان کند.هستی و نیستی، مترجم(عنایت الله شکیباپور)٫
خوانندگان به ویژه جوانان به کتاب توجه زیادی نشان دادند. رولان بارت نوشت که با خواندن این کتاب دنیایش عوض شد و رژیس دبره در مقاله ای به مناسبت مرگ سارتر نوشت: من در دهه ۱۹۵۰ در دبیرستان تحصیل می کردم. یکی از انبوه دانش آموزان بودم که کتاب سارتر تکان شان داده بود.ژاک لکان که باورهای اش در بسیاری از مواضع فلسفی و برداش از علم و روش شناسی با عقاید سارتر فاصلهٔ زیادی داشت هستی و نیستی را متنی اساسی و یکه در تجزیه و تحلیل وجود خواند.با وجود این خود سارتر کم تر از یک دهه بعد از انتشار کتاب از آن فاصله فاصله گرفت و در بحث های فلسفی اش کمتر به آن بازگشت و حتی در ۱۹۶۸ در گفتگویی اعلام کرد که این کتاب بیان یک فلسفهٔ خرد باورانهٔ آگاهی است که دیگر کهنه شده است.هستی و نیستی پر فروش ترین کتاب فلسفه در فرانسهٔ سدهٔ بیستم بود.تکامل آفریندهٔ برگسون و واژه ها و چیزهای فوکو در مقام های بعدی قرار دارند.
شهرت کتاب سارتر در سال های فوری پس از جنگ تا حدودی به خاطر نثر زیبای آن و استفاده از مثال هایی از زندگی هر روزه بود. سارتر (این جا هم به دنبال هایدگر) مثال هایی چون نقش بازی کردن پیشخدمت کافه یا تصادف موتور سیکلت یا زنی که وانمود می کند متوجه نیست که مردی دست اش را گرفته و... در کتاب آورده که روشن گر نکته های پیچیدهٔ کتاب اند.شخصیت خیالی پی یر که در آثار فلسفی دهه ۱۹۳۰ سارتر ظاهر می شد در هستی و نیستی هم نقش دارد و بیش تر آدم غایبی است که باید به دنبالش گشت.
سارتر از دو نکته در هستی و زمان هایدگر تأثیر گرفته بود. یکی اهمیت بنیادین مفهوم هستی در فلسفه و دیگری اهمیت تحلیل دازاین. این دو نکته مرکز مباحث قرار دارند. هستی و نیستی که حتی نام آن هم یادآور عنوان کتاب هستی و زمان هایدگر است رابطه ای بین متنی با شاهکار هایدگر دارد.شاید بتوان گفت که عنوان کتاب سارتر اشاره ای هم به تک گویی مشهور هملت بودن با نبودن دارد. عنوان دوم کتاب روشن گر جهت گیری فلسفی و منطق روش مندانهٔ آن است رساله ای دربارهٔ هستی شناسی پدیدارشناسانه. یعنی رساله ای دربارهٔ هستی شناسی که روش کار در آن پدیدار شناسی است. هستی شناسی دربارهٔ هستی هستندگان تحقیق می کند و هستی شناسی پدیدار شناسانه می تواند چنین تعریف شود:توضیح ساختار هستی هستندگان چنان که این هستندگان نمایان (پدیدار) می شوند.
خوانندگان به ویژه جوانان به کتاب توجه زیادی نشان دادند. رولان بارت نوشت که با خواندن این کتاب دنیایش عوض شد و رژیس دبره در مقاله ای به مناسبت مرگ سارتر نوشت: من در دهه ۱۹۵۰ در دبیرستان تحصیل می کردم. یکی از انبوه دانش آموزان بودم که کتاب سارتر تکان شان داده بود.ژاک لکان که باورهای اش در بسیاری از مواضع فلسفی و برداش از علم و روش شناسی با عقاید سارتر فاصلهٔ زیادی داشت هستی و نیستی را متنی اساسی و یکه در تجزیه و تحلیل وجود خواند.با وجود این خود سارتر کم تر از یک دهه بعد از انتشار کتاب از آن فاصله فاصله گرفت و در بحث های فلسفی اش کمتر به آن بازگشت و حتی در ۱۹۶۸ در گفتگویی اعلام کرد که این کتاب بیان یک فلسفهٔ خرد باورانهٔ آگاهی است که دیگر کهنه شده است.هستی و نیستی پر فروش ترین کتاب فلسفه در فرانسهٔ سدهٔ بیستم بود.تکامل آفریندهٔ برگسون و واژه ها و چیزهای فوکو در مقام های بعدی قرار دارند.
شهرت کتاب سارتر در سال های فوری پس از جنگ تا حدودی به خاطر نثر زیبای آن و استفاده از مثال هایی از زندگی هر روزه بود. سارتر (این جا هم به دنبال هایدگر) مثال هایی چون نقش بازی کردن پیشخدمت کافه یا تصادف موتور سیکلت یا زنی که وانمود می کند متوجه نیست که مردی دست اش را گرفته و... در کتاب آورده که روشن گر نکته های پیچیدهٔ کتاب اند.شخصیت خیالی پی یر که در آثار فلسفی دهه ۱۹۳۰ سارتر ظاهر می شد در هستی و نیستی هم نقش دارد و بیش تر آدم غایبی است که باید به دنبالش گشت.
سارتر از دو نکته در هستی و زمان هایدگر تأثیر گرفته بود. یکی اهمیت بنیادین مفهوم هستی در فلسفه و دیگری اهمیت تحلیل دازاین. این دو نکته مرکز مباحث قرار دارند. هستی و نیستی که حتی نام آن هم یادآور عنوان کتاب هستی و زمان هایدگر است رابطه ای بین متنی با شاهکار هایدگر دارد.شاید بتوان گفت که عنوان کتاب سارتر اشاره ای هم به تک گویی مشهور هملت بودن با نبودن دارد. عنوان دوم کتاب روشن گر جهت گیری فلسفی و منطق روش مندانهٔ آن است رساله ای دربارهٔ هستی شناسی پدیدارشناسانه. یعنی رساله ای دربارهٔ هستی شناسی که روش کار در آن پدیدار شناسی است. هستی شناسی دربارهٔ هستی هستندگان تحقیق می کند و هستی شناسی پدیدار شناسانه می تواند چنین تعریف شود:توضیح ساختار هستی هستندگان چنان که این هستندگان نمایان (پدیدار) می شوند.
wiki: هستی و نیستی