حرحانی . [ ] (اِخ ) محمدبن ابراهیم فرایضی شافعی فقیه . از ابن عیلان و بغوی روایت کند. (سمعانی ).
حرحانی
لغت نامه دهخدا
حرحانی. [ ]( ص نسبی ) منسوب به حرحان از قرای قومس. ( سمعانی ).
حرحانی. [ ] ( اِخ ) محمدبن ابراهیم فرایضی شافعی فقیه. از ابن عیلان و بغوی روایت کند. ( سمعانی ).
حرحانی. [ ] ( اِخ ) محمدبن ابراهیم فرایضی شافعی فقیه. از ابن عیلان و بغوی روایت کند. ( سمعانی ).
حرحانی . [ ](ص نسبی ) منسوب به حرحان از قرای قومس . (سمعانی ).
کلمات دیگر: