کلمه جو
صفحه اصلی

خثری

لغت نامه دهخدا

خثری. [ خ َ را ] ( ع ص ) ج ِ خثیر. رجوع به خُثَراء شود.
- قوم خثری الانفس ؛ مردم بهم آمیخته از هر جنس. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).


کلمات دیگر: