( رخت بر آراستن ) ساز کردن همه نوع وسایل
رخت براراستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( رخت برآراستن ) رخت برآراستن. [ رَ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) ساز کردن همه نوع وسایل. آماده ساختن اسباب و آلات :
ز پیروز خسرو برآشفت سخت
سپهبد برآراست هر گونه رخت.
ز پیروز خسرو برآشفت سخت
سپهبد برآراست هر گونه رخت.
فردوسی.
کلمات دیگر: