کلمه جو
صفحه اصلی

دحمه

لغت نامه دهخدا

( دحمة ) دحمة. [ دَ م َ ] ( اِخ ) دختر خدیع مادر یزیدبن مهلب است. ( منتهی الارب ).

دحمة. [ دَ م َ ] (اِخ ) دختر خدیع مادر یزیدبن مهلب است . (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: