کلمه جو
صفحه اصلی

حرزگاه

لغت نامه دهخدا

حرزگاه.[ ح ِ ] ( اِ مرکب ) پناهگاه. پناه. حِرز :
جای در حرزگاه جان دارد
بر زمین حکم آسمان دارد.
نظامی.


کلمات دیگر: