کلمه جو
صفحه اصلی

خترب

لغت نامه دهخدا

خترب. [ خ ُ رُ ] ( اِخ ) نام موضعی است. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( تاج العروس ).

خترب. [ خ َ رَ ] ( اِخ ) یاقوت بنقل از عمرانی آنرا نام موضعی می آورد. محتملاً همان ماده قبل است.

خترب . [ خ َ رَ ] (اِخ ) یاقوت بنقل از عمرانی آنرا نام موضعی می آورد. محتملاً همان ماده ٔ قبل است .


خترب . [ خ ُ رُ ] (اِخ ) نام موضعی است . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (تاج العروس ).



کلمات دیگر: