فخرالدین عبدالله ابن فضل الله الخبیصی متوفی ۱٠۵٠ ق .
خبیصی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خبیصی. [ خ َ ] ( اِخ ) نام نویسنده ای است و او راست : کتاب الاحکام در علوم غریبه. رجوع به کشف الظنون در حرف کاف عربی شود.
خبیصی. [ خ َ ] ( اِخ ) فخرالدین عبداﷲبن فضل اﷲ الخبیصی. متوفی 1050 هَ. ق. ( از هدیة العارفین ج 1 ص 650 ) او راست : «التذهیب فی شرح التهذیب » در علم منطق. کتاب تهذیب کتابی است مختصردر منطق از آن سعدالدین التفتازانی این کتاب در هامش حاشیه ای که عطار در شرح التهذیب نوشته در بولاق بسال 1296 هَ. ق. چاپ شده است. ( از معجم المطبوعات ).
خبیصی. [ خ َ ] ( اِخ ) فخرالدین عبداﷲبن فضل اﷲ الخبیصی. متوفی 1050 هَ. ق. ( از هدیة العارفین ج 1 ص 650 ) او راست : «التذهیب فی شرح التهذیب » در علم منطق. کتاب تهذیب کتابی است مختصردر منطق از آن سعدالدین التفتازانی این کتاب در هامش حاشیه ای که عطار در شرح التهذیب نوشته در بولاق بسال 1296 هَ. ق. چاپ شده است. ( از معجم المطبوعات ).
خبیصی . [ خ َ ] (اِخ ) فخرالدین عبداﷲبن فضل اﷲ الخبیصی . متوفی 1050 هَ . ق . (از هدیة العارفین ج 1 ص 650) او راست : «التذهیب فی شرح التهذیب » در علم منطق . کتاب تهذیب کتابی است مختصردر منطق از آن سعدالدین التفتازانی این کتاب در هامش حاشیه ای که عطار در شرح التهذیب نوشته در بولاق بسال 1296 هَ . ق . چاپ شده است . (از معجم المطبوعات ).
خبیصی . [ خ َ ] (اِخ ) نام نویسنده ای است و او راست : کتاب الاحکام در علوم غریبه . رجوع به کشف الظنون در حرف کاف عربی شود.
کلمات دیگر: