( حرزمة ) حرزمة. [ ح َ زَ م َ ] ( ع مص ) لعنت کردن. || پر کردن ، چنانکه خنور را. ( منتهی الارب ).
حرزمه
لغت نامه دهخدا
حرزمة. [ ح َ زَ م َ ] (ع مص ) لعنت کردن . || پر کردن ، چنانکه خنور را. (منتهی الارب ).
کلمات دیگر:
حرزمة. [ ح َ زَ م َ ] (ع مص ) لعنت کردن . || پر کردن ، چنانکه خنور را. (منتهی الارب ).