حردمة. [ ح َ دَ م َ ] (ع اِمص ) لجاج و ستیزه در کار. (منتهی الارب ).
حردمه
لغت نامه دهخدا
( حردمة ) حردمة. [ ح َ دَ م َ ] ( ع اِمص ) لجاج و ستیزه در کار. ( منتهی الارب ).
کلمات دیگر:
حردمة. [ ح َ دَ م َ ] (ع اِمص ) لجاج و ستیزه در کار. (منتهی الارب ).