سودمند بهره ور
زرین بهره
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
زرین بهره. [ زَرْ ری ب َ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) در بیت زیر از نظامی بمعنی برخوردار. سودمند. بهره ور. کامران. خلاف چوبین بهره آمده است :
تو زرین بهره باش از تخت زرین
که چوبین بهره شد بهرام چوبین.
تو زرین بهره باش از تخت زرین
که چوبین بهره شد بهرام چوبین.
نظامی.
کلمات دیگر: