کلمه جو
صفحه اصلی

حرثان

لغت نامه دهخدا

حرثان. [ ح ُ ] ( اِخ ) از اعلام است. ( منتهی الارب ). || نام بطنی است. ( سمعانی ).

حرثان. [ ح ُ ] ( اِخ ) ابن الحارث بن محرث بن ثعلبة. رجوع به ذوالاصبع العدوانی شود.

حرثان . [ ح ُ ] (اِخ ) ابن الحارث بن محرث بن ثعلبة. رجوع به ذوالاصبع العدوانی شود.


حرثان . [ ح ُ ] (اِخ ) از اعلام است . (منتهی الارب ). || نام بطنی است . (سمعانی ).



کلمات دیگر: