کلمه جو
صفحه اصلی

رحرحه

لغت نامه دهخدا

( رحرحة ) رحرحة. [ رَ رَ ح َ ] ( ع مص ) نرسیدن شخص به تک چیزی که خواهد. || سخن سربسته گفتن وبیان نکردن آن را. || پوشیدن از کسی. ( ازناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ).

رحرحة. [ رَ رَ ح َ ] (ع مص ) نرسیدن شخص به تک چیزی که خواهد. || سخن سربسته گفتن وبیان نکردن آن را. || پوشیدن از کسی . (ازناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ).



کلمات دیگر: