( صفت ) برنگ زعفران زعفرانی .
زعفری
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
زعفری. [ زَ ف َ ] ( ص نسبی ) زعفرانی باشد که آن به رنگ زرد است. ( برهان ). منسوب به زعفران. ( آنندراج ). به رنگ زعفران. زعفرانی. ( فرهنگ فارسی معین ). زرد زعفرانی رنگ. ( ناظم الاطباء ) :
می زعفری خور ز دست بتی
که گویی قضیبی است از خیزران.
می زعفری خور ز دست بتی
که گویی قضیبی است از خیزران.
منوچهری ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
رجوع به زعفرانی ، زعفران و دیگر ترکیبهای زعفران شود.کلمات دیگر: