شماره گیر
فارسی به انگلیسی
(telephone) dial, dial, keypad
فرهنگ فارسی
بدافزاری برای دستکاری شمارۀ تلفن در مودم رایانه و تبدیل آن به شمارۀ راه دور و امثال آن یا برای شمارهگیری خودکار بهمنظور ارسال پروندههای یک کلیدخوان یا اطلاعات دیگر به یک رخنهگر
بخشی از دستگاه تلفن برای گرفتن شماره
لغت نامه دهخدا
شماره گیر. [ش ُ رَ / رِ ] ( نف مرکب ) شمارگیر. شماره گر. حاسب. محاسب. حسیب. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به شمارگیر شود.
فرهنگستان زبان و ادب
{dialler/ dialer} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] بدافزاری برای دستکاری شمارۀ تلفن در مودم رایانه و تبدیل آن به شمارۀ راه دور و امثال آن یا برای شماره گیری خودکار به منظور ارسال پرونده های یک کلیدخوان یا اطلاعات دیگر به یک رخنه گر
پیشنهاد کاربران
شماره گیر: قسمتی از تلفن رو میزی که با آن شماره تلفن را وارد کرده و تماس تلفنی برقرار می کنند.
( ( دستش رفت طرف شماره گیر . "پول داشتم خودم می خریدم" . شیرین گوشی را از دست آرزو گرفت . "اول نفس تازه کن بعد". ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 11. ) )
( ( دستش رفت طرف شماره گیر . "پول داشتم خودم می خریدم" . شیرین گوشی را از دست آرزو گرفت . "اول نفس تازه کن بعد". ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 11. ) )
کلمات دیگر: