شمارگر
فارسی به انگلیسی
meter
فرهنگ فارسی
شمارنده محاسب حاسب
کنتور
لغت نامه دهخدا
شمارگر. [ ش ُ گ َ ] ( ص مرکب ) شمارنده. محاسب. حسیب. حاسب. ( یادداشت مؤلف ). شمارگیر. || دانشمند حساب و عدد.( یادداشت مؤلف ). رجوع به شمارکار و شمارگیر شود.
فرهنگستان زبان و ادب
{conteur, counter, compteur (fr. )} [عمومی] دستگاهی برای اندازه گیری مقدار مصرف آب و برق و گاز
{counter} [فیزیک] ابزاری برای شمارش رویدادها
{counter} [فیزیک] ابزاری برای شمارش رویدادها
کلمات دیگر: