کلمه جو
صفحه اصلی

کرپه

فرهنگ فارسی

( اسم ) شبدر : [ پیش تیغ تو روز صف دشمن دست چون پیش داس نو کرپا ] . ( رودکی )
گیاه بسیار از یک نوع که انبوه و سبز و کوتاه روئیده باشد.یا دیر کاشتن در زاعت

لغت نامه دهخدا

کرپه. [ ک ُ پ َ / پ ِ ] ( اِ ) گیاه بسیار از یک نوع که انبوه و سبز و کوتاه روئیده باشد. دسته گیاه انبوه بر زمین روئیده. مقابل تنک. ( یادداشت مؤلف ). || دیر کاشتن در زراعت. مقابل هراکش. کشتی که بعلت کمی آب در دست آخر کاشته می شود. ( یادداشت مؤلف ). || گیاه که هنوز به بلندی و کمال خودنرسیده باشد. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به کرپا شود.

کرپه. [ ک ُ پ َ / پ ِ ] ( اِ ) کرپا. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کرپا در معنی هلندوز شود.

کرپه . [ ک ُ پ َ / پ ِ ] (اِ) کرپا. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کرپا در معنی هلندوز شود.


کرپه . [ ک ُ پ َ / پ ِ ] (اِ) گیاه بسیار از یک نوع که انبوه و سبز و کوتاه روئیده باشد. دسته ٔ گیاه انبوه بر زمین روئیده . مقابل تنک . (یادداشت مؤلف ). || دیر کاشتن در زراعت . مقابل هراکش . کشتی که بعلت کمی آب در دست آخر کاشته می شود. (یادداشت مؤلف ). || گیاه که هنوز به بلندی و کمال خودنرسیده باشد. (یادداشت مؤلف ). رجوع به کرپا شود.


فرهنگ عمید

شبدر#NAME?


=شبدر

دانشنامه عمومی

بچه گوسفند تازه به دنیا امده


کرپه (اشتاینبرگ). شهر کرپه (به آلمانی: Krempe) در ایالت اشلسویگ-هل اشتاین در کشور آلمان واقع شده است.
آلمان
فهرست شهرهای آلمان

فرهنگستان زبان و ادب

[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ← کشت کُرپه

پیشنهاد کاربران

به بزغاله و بره های کوچک کُرپِه گویند و جمع آن کُرپِه ها.
به محصول نارس و دیرتر از موعد مقرر کاشته شده باشد نیز محصول کُرپِه گویند.
در خانه سیاه چادری عشایر عرب خمسه استان فارس به چوب پهنی که در سقف چادر به شکل افقی زده می شود تا سایر ستونها و عمودهای اصلی در داخل سوراخهای آن قرار گیرد، کُرُپِه گویند. در واقع کُرُپ و ه به آن اضافه شده است.

کرپَ یا کرپه همان کور پا است بعنی چندان محصول ورگ است که از زمین رشد نکرده و این اصزلاح به بره و بزغاله ای که در فروردین یا اردیبهشت بدنیا می آیند اتلاق میشود


کلمات دیگر: