کلمه جو
صفحه اصلی

کروکی

فارسی به انگلیسی

chart, design, plan, rendering

فرهنگ فارسی

دراصطلاح نقاشی عبارت ازنقاشیهائی که بدون رنگ آمیزی وفقطسایه وروشن کشیده شدهدرنقشه کشی یعنی آنچه ظاهراست وبچشم می آید

طرح سریع و اجمالی صحنۀ تصادف براساس یک الگو که پلیس راهنمایی و رانندگی و آگاهی آن را ترسیم می‌کند متـ . ترسیمه


فرهنگ معین

(کُ ) [ فر. ] (اِ. ) نقشه ای که موقعیت محلی را نشان دهد.

فرهنگ عمید

۱. طرح یا نقشۀ فاقد جزئیات.
۲. نقشۀ تصویری یک منطقه که با استفاده از خطوط متقاطع، خیابان ها، و کوچه های محل مورد نظر را نشان می دهد.

دانشنامه عمومی

کروکی ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
کروکی (طرح)
خودروی کروکی
کروکی در معماری

فرهنگستان زبان و ادب

{sketch, sketch map} [علوم نظامی] طرح سریع و اجمالی صحنۀ تصادف براساس یک الگو که پلیس راهنمایی و رانندگی و آگاهی آن را ترسیم می کند متـ . ترسیمه

پیشنهاد کاربران

Koroki مرغی که بر روی تخم خوابیده باشد در زبان ملکی گالی بشکرد


کلمات دیگر: