( اسم ) گواچ .
قیچ
فرهنگ فارسی
سردهای از قیچیان یکسالۀ علفی یا چندسالۀ بوتهای با حدود 50 گونه که در نواحی خشک و نیمهخشک افریقا و مدیترانه و آسیای میانه و استرالیا میرویند؛ شاخههای آنها گوشتی و بدون کرک و برگهایشان اغلب متقابل و ساده و معمولاً دمبرگدار یا بدون دمبرگ و گوشتی و بدون کرک است؛ گلهای آنها منفرد و جانبی و معمولاً دُمگلدار با یک مرکز سبز و حاشیۀ غشایی است
لغت نامه دهخدا
قیچ. ( اِ ) درختچه ای است که در بیابانهای خراسان وکرمان و یزد و اطراف کرج وجود دارد. در بعضی کتابهانام گُواج برای آن ذکر گشته است. ( درختان جنگلی ایران تألیف ساعی چ دانشگاه ص 156 ). رجوع به غیچ شود.
دانشنامه عمومی
در متن.
مجموعهٔ واژه های مصوّب فرهنگستان زبان فارسی تا پایان سال ۱۳۸۹.
Miltianthus BungeSarcozygium Bunge
قیچ (Zygophyllum) سرده ای از قیچیان یک سالهٔ علفی یا چندسالهٔ بوته ای است با حدود ۵۰ گونه که در نواحی خشک و نیمه خشک آفریقا و مدیترانه و آسیای میانه و استرالیا می رویند؛ شاخه های آن ها گوشتی و بدون کرک و برگ هایشان اغلب متقابل و ساده و معمولاً دمبرگ دار یا بدون دمبرگ و گوشتی است.
مجموعهٔ واژه های مصوّب فرهنگستان زبان فارسی تا پایان سال ۱۳۸۹.
Miltianthus BungeSarcozygium Bunge
قیچ (Zygophyllum) سرده ای از قیچیان یک سالهٔ علفی یا چندسالهٔ بوته ای است با حدود ۵۰ گونه که در نواحی خشک و نیمه خشک آفریقا و مدیترانه و آسیای میانه و استرالیا می رویند؛ شاخه های آن ها گوشتی و بدون کرک و برگ هایشان اغلب متقابل و ساده و معمولاً دمبرگ دار یا بدون دمبرگ و گوشتی است.
wiki: قیچ
دانشنامه آزاد فارسی
گیاهان متعلق به جنس Zygophyllum از تیرۀ اسفند. این گیاهان، پایا، علفی یا چوبی اند و برگ های متقابل و گوشتی و گل های محوری پنج پر و میوۀ زاویه دار یا باله دار دارند. از این جنس، نُه گونه علفی و درختچه ای در نقاط مختلف ایران می روید.
wikijoo: قیچ
فرهنگستان زبان و ادب
{Zygophyllum} [زیست شناسی- علوم گیاهی] سرده ای از قیچیان یکسالۀ علفی یا چندسالۀ بوته ای با حدود 50 گونه که در نواحی خشک و نیمه خشک افریقا و مدیترانه و آسیای میانه و استرالیا می رویند؛ شاخه های آنها گوشتی و بدون کرک و برگ هایشان اغلب متقابل و ساده و معمولاً دمبرگ ...
گویش مازنی
/ghich/ راست و مستقیم - محکم و استوار & کج - لوچ
۱راست و مستقیم ۲محکم و استوار
۱کج ۲لوچ
گویش بختیاری
اَحْوَل، دوبین، چپ چشم.
واژه نامه بختیاریکا
لوچ
پیشنهاد کاربران
از لگن تا پاشنه پا
درگویش همدانی به معنی کمر بند ی است که به شلوارمان می بندیم
کلمات دیگر: