قطع دست مجازاتی است که براساس قانون مجازات اسلامیِ حکومت جمهوری اسلامی ایران و آیهٔ ۳۸ سورهٔ مائده، در مورد دزدها اعمال می شود.
در تاریخ ۲۸ دی ۱۳۹۶ حکم قطع دست یک نفر که در سال ۱۳۹۰ به اتهام دزدی گوسفند دستگیرشده بود و در آن زمان ۲۸ سال داشت در زندان مرکزی مشهد به اجرا درآمد.
براساس ماده ۱۹۸ قانون مجازات اسلامی، حکم قطع دست دربارهٔ سارقی اجرا می شود که به حد بلوغ شرعی رسیده باشد، در حال سرقت عاقل باشد و بداند که مال غیر است و ربودن آن حرام است. همچنین در این قانون آمده است که سرقت در سال قحطی صورت نگرفته باشد، سارق مال را به عنوان دزدی برداشته باشد و مال دزدی از اموال دولتی و وقف و مانند آن که مالک شخصی ندارد نباشد و ارزش آن هم از یک چهارم گرم طلا بیشتر باشد.
مجازات هایی مانند سنگسار، قطع اندام های بدن و شلاق، که حقوقدان ها آن ها را مصداق های تنبیه های غیرانسانی و مغایر فرهنگ قضایی جهان می دانند، در قانون جمهوری اسلامی وجود دارد و گاه به اجرا گذاشته می شود.
سید محمد جواد غروی استدلال می کند که چون معنای آیه در معنای ید مجمل است، غرض، صدور حکم بریدن دست نبوده و معتقد است ید در آیه به معنای قدرت بکار رفته زیرا آن که می دزدد با تکیه بر مقام و منصب و قدرتی است که توان و ابزار و امکان دزدیدن را برایش فراهم می آورد؛ بنابراین باید دست او را از مقام و قدرت قطع نمود یعنی توان و ابزار دزدی را از او گرفت و اگر کسی به جهت نیاز و فقر دست به دزدی زد، حرج و گناهی بر او نیست و با توسعه عدالت و عادلانه ثروت باید دست او را هم از این کار قطع نمود. این معنی در لغت و ادب و روایت وارد است.
در تاریخ ۲۸ دی ۱۳۹۶ حکم قطع دست یک نفر که در سال ۱۳۹۰ به اتهام دزدی گوسفند دستگیرشده بود و در آن زمان ۲۸ سال داشت در زندان مرکزی مشهد به اجرا درآمد.
براساس ماده ۱۹۸ قانون مجازات اسلامی، حکم قطع دست دربارهٔ سارقی اجرا می شود که به حد بلوغ شرعی رسیده باشد، در حال سرقت عاقل باشد و بداند که مال غیر است و ربودن آن حرام است. همچنین در این قانون آمده است که سرقت در سال قحطی صورت نگرفته باشد، سارق مال را به عنوان دزدی برداشته باشد و مال دزدی از اموال دولتی و وقف و مانند آن که مالک شخصی ندارد نباشد و ارزش آن هم از یک چهارم گرم طلا بیشتر باشد.
مجازات هایی مانند سنگسار، قطع اندام های بدن و شلاق، که حقوقدان ها آن ها را مصداق های تنبیه های غیرانسانی و مغایر فرهنگ قضایی جهان می دانند، در قانون جمهوری اسلامی وجود دارد و گاه به اجرا گذاشته می شود.
سید محمد جواد غروی استدلال می کند که چون معنای آیه در معنای ید مجمل است، غرض، صدور حکم بریدن دست نبوده و معتقد است ید در آیه به معنای قدرت بکار رفته زیرا آن که می دزدد با تکیه بر مقام و منصب و قدرتی است که توان و ابزار و امکان دزدیدن را برایش فراهم می آورد؛ بنابراین باید دست او را از مقام و قدرت قطع نمود یعنی توان و ابزار دزدی را از او گرفت و اگر کسی به جهت نیاز و فقر دست به دزدی زد، حرج و گناهی بر او نیست و با توسعه عدالت و عادلانه ثروت باید دست او را هم از این کار قطع نمود. این معنی در لغت و ادب و روایت وارد است.