پادشاه پرتغال بود که در سال ۱۴۹۵ م جانشین پسر عموی خود ژان دوم شد .
امانوئل
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
امانوئل. [ اِ ءِ ] ( اِخ ) پادشاه پرتقال بود ( 1469 - 1521 م. ) که درسال 1495 م. جانشین پسرعموی خود ژان دوم شد. وی با سیاست آرام و صلحجویانه خود به اقتصاد و تجارت پرتقال رونق بخشید و مستعمرات آنرا گسترش داد و نیروی دریایی را نیرومند ساخت. در زمان وی واسکو دو گاما هند شرقی را کشف کرد و الواره کابرال برزیل را گشود. بناهای مشهوری مانند صومعه بلم و کلیسای بزرگ الوا در زمان او ساخته شد. امانوئل در سال 1496 با ایزابل دُکاستیل و سپس در سال 1500 با خواهر وی ماری و در سال 1518 با الیزابت اتریش ازدواج کرد. ( از لاروس بزرگ ). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1032 شود.
پیشنهاد کاربران
به معنی خداوند با ما است. لغب یِشوعا ماشیاح ( عیسی مسیح ) خداوندی که به خاطر عشق و محبتش نسبت به ما انسان شد تا ما را از دست شیطان و گناهانمون نجات بده و در اَبَدیت خودش شریک کنه. و هر کس که به یِشوعا ماشیاح ایمان میاره و او را می پذیره، خداوند روحش رو یعنی روح القدوس رو به ان شخص میده و خداوند در وجود او و با او خواهد بود.
در متون ادبی به معنای خدا با ماست آمده است
این نام را در زبان آلمانی بصورت : Immanuel که تلفظ آن در همان زبان : ایمانوئل می باشد. یکی از پیامبران قوم یهود به نام جِزایا در کتابچه خود چنیین جملا تی را در رابطه با پیش بینی ظهور ناجی و شفا دهنده در قالب آیات مرقوم داشته است : ببینید زن جوان ( منظور با کره ) کودکی دریافت می کند ( یعنی حامله میگردد ) و پسری می زاید که مردم اورا ایمانوئل ( خدا با ماست ) خواهند نامید.
Immanuel را میتوان تجزیه نمود و آنرا به سه واژه مستقل تبدیل کرد به شکل زیر : Imman - u - el
به زبان فارسی : ایمان او اِل !
el را میتوان در به زبان فارسی و انگلیسی و آلمانی مخفف یک کلمه پنداشت بصورت زیر : e یا اِ یا ع مخفف واژه عشق. در زبان آلمانی و انگلیسی کلمه عشق به ترتیب به شکل زیر می باشند : Liebe ( لیبَه ) و love ( لاوّ ) .
از طرفی دیگر کلمه Imman یا ایمان ریشه در زبان پارسی و عبری و عربی دارد. لذا در اصل و ریشه معنی این نام
" خدا با ماست " نمی باشد بلکه " ایمان او عشق است " .
طوریکه اطلاع داریم مسیحیان علاوه بر القاب ناجی و شفا دهنده و سلطان صلح ، ایسا ( عیسی ) مسیح را سلطان عشق مینامند زیرا ده امر یا ده فرمان موسا ( موسی ) را به سه امر : اعتقاد یا ایمان، امید و عشق تقلیل داده است و در این سه امر حقیقتِ عشق را مقدم بر ایمان و امید دانسته است .
Immanuel را میتوان تجزیه نمود و آنرا به سه واژه مستقل تبدیل کرد به شکل زیر : Imman - u - el
به زبان فارسی : ایمان او اِل !
el را میتوان در به زبان فارسی و انگلیسی و آلمانی مخفف یک کلمه پنداشت بصورت زیر : e یا اِ یا ع مخفف واژه عشق. در زبان آلمانی و انگلیسی کلمه عشق به ترتیب به شکل زیر می باشند : Liebe ( لیبَه ) و love ( لاوّ ) .
از طرفی دیگر کلمه Imman یا ایمان ریشه در زبان پارسی و عبری و عربی دارد. لذا در اصل و ریشه معنی این نام
" خدا با ماست " نمی باشد بلکه " ایمان او عشق است " .
طوریکه اطلاع داریم مسیحیان علاوه بر القاب ناجی و شفا دهنده و سلطان صلح ، ایسا ( عیسی ) مسیح را سلطان عشق مینامند زیرا ده امر یا ده فرمان موسا ( موسی ) را به سه امر : اعتقاد یا ایمان، امید و عشق تقلیل داده است و در این سه امر حقیقتِ عشق را مقدم بر ایمان و امید دانسته است .
طوریکه می دانیم یکی از جملاتی که مسیح روی صلیب بر زبان جاری میکند عبارت است از : اِلی اِلی چرا مرا ترک نمودی ؟ به زبان امروز فارسی : عشقی عشقی چرا مرا تنها گذاشتی ؟ گاهی اوقات در لحظات انزوا احساس و خیالم این است که احتمالا مسیح یک ایرانی بوده است. البته منهای احساسات نا بینای ناسیونالیزم و ملی گرایی .
کلمات دیگر: