نوعی بازدارندۀ خوردگی که با تشکیل محصولات غیرمحلول یا با حلاّلیتپذیری کم بر روی سطح فلز مانع از خوردگی آن در محیطهای آبی میشود
بازدارندۀ ته نشستی
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
{precipitation inhibitor} [خوردگی] نوعی بازدارندۀ خوردگی که با تشکیل محصولات غیرمحلول یا با حلاّلیت پذیری کم بر روی سطح فلز مانع از خوردگی آن در محیط های آبی می شود
کلمات دیگر: