فرایند تعویق خوردگی که در آن برهمکنش شدیدی بین زیرلایۀ (substrate) درحالخوردهشدن و بازدارندۀ خوردگی رخ میدهد، در این فرایند بازدارندۀ خوردگی برحسب میزان پتانسیل زیرلایه جذب سطح میشود و بهعنـوان یک الکتروکاتالیزور مثبت یـا منفـی بر روی واکنش خوردگی اثر میکنـد یا خـود بـازدارنده در فـراینـد اکسایشـ کاهش الکتروشیمیایی مشارکت میکند
بازدارندگی خوردگی میانا
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
{interface corrosion inhibition} [خوردگی] فرایند تعویق خوردگی که در آن برهم کنش شدیدی بین زیرلایۀ (substrate ) درحال خورده شدن و بازدارندۀ خوردگی رخ می دهد، در این فرایند بازدارندۀ خوردگی برحسب میزان پتانسیل زیرلایه جذب سطح می شود و به عنـوان یک الکتروکاتالیزور مثبت یـا منفـی بر روی ...
کلمات دیگر: