تکرار بلورش یک ماده از حلّال تازهتهیهشده برای خلوص بیشتر آن
بازبلورش
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
{recrystallisation} [شیمی] تکرار بلورش یک ماده از حلّال تازه تهیه شده برای خلوص بیشتر آن
کلمات دیگر:
تکرار بلورش یک ماده از حلّال تازهتهیهشده برای خلوص بیشتر آن