کلمه جو
صفحه اصلی

پال

فرهنگ فارسی

( اسم صفت ) پالنده پالاینده: ناخن پال
قریه ای است به یک فرسنگ و نیمی میانه جنوب و مشرق گله دار و در قدیم قصبه بلوک گله دار بود

طناب یا بافۀ سیمی ستبری که با آن شناور را در بندر می‌بندند یا مهار می‌کنند


لغت نامه دهخدا

پال. ( اِخ ) قریه ای است به یک فرسنگی میانه جنوب و مشرق گله دار و در قدیم قصبه بلوک گله دار بود.

پال. ( اِ ) ریسمان است و از این مرکب است پالدم یعنی رسنی که در دم اسب کنند. ( فرهنگ رشیدی ). || ( نف مرخم ) پالاینده ، چنانکه در ناخن پال.

پال . (اِ) ریسمان است و از این مرکب است پالدم یعنی رسنی که در دم اسب کنند. (فرهنگ رشیدی ). || (نف مرخم ) پالاینده ، چنانکه در ناخن پال .


پال . (اِخ ) قریه ای است به یک فرسنگی میانه ٔ جنوب و مشرق گله دار و در قدیم قصبه ٔ بلوک گله دار بود.


دانشنامه عمومی

پال مخفف «خط فاز متناوب» (به انگلیسی: Phase Alternating Line)نوعی سیستم رمزگذاری رنگی برای تلویزیون های آنالوگ است امروزه بیشتر کشورهای جهان برای سامانه های فرستنده تلویزیونی خود از این سیستم بهره می برند. سکام و ان تی اس سی دو سامانه رایج دیگر تلویزیون های آنالوگ می باشند.
Wikipedia contributors, "PAL," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=PAL&oldid=579814179 (accessed November 25, 2013).

(گنابادی) کندن، حفاری، جست و جو.


دانشنامه آزاد فارسی

پال (PAL)
(سرنام تغییر فاز با خط) سیستم نمایش تلویزیونی انگلستان، بعضی از کشورهای اروپایی، و چین. وضوح تصویر در این سیستم از سیستم امریکایی اِن تی اِس سی بیشتر است و قالب صفحۀ نمایش متفاوتی دارد. هر گاه برنامۀ تهیه شده با سیستم پال با سیستم اِن تی اِس سی نمایش داده شود، پایین تصویر بریده شده و رویت نمی شود.

فرهنگستان زبان و ادب

{warp} [حمل ونقل دریایی] طناب یا بافۀ سیمی ستبری که با آن شناور را در بندر می بندند یا مهار می کنند


کلمات دیگر: