کلمه جو
صفحه اصلی

بازدارندۀ خوردگی

فرهنگ فارسی

ماده‌ای با غلظتی خاص که به محیط خورنده اضافه می‌شود و از سرعت خوردگی می‌کاهد


فرهنگستان زبان و ادب

{corrosion inhibitor} [خوردگی] ماده ای با غلظتی خاص که به محیط خورنده اضافه می شود و از سرعت خوردگی می کاهد


کلمات دیگر: