کلمه جو
صفحه اصلی

بادشکن

فارسی به انگلیسی

carminative, windbreak, carminative

windbreak


مترادف و متضاد

carminative (اسم)
بادشکن

carminative (صفت)
بادشکن، داروی ضد نفخ

windbreaker (اسم)
ژاکت، باد شکن

windbreak (اسم)
باد شکن

فرهنگ فارسی

صفحه‌ای پلاستیکی یا بسپاری که با زاویه‌ای ملایم بر روی سقف کشندۀ کامیون‌ها نصب می‌شود و باعث کاهش پسار می‌شود


وسیله‌ای که برای سد کردن شارش باد به‌منظور حفاظت از اثرات سوء آن طراحی شده باشد


( اسم ) دارویی که نفخ شکم بنشاند مانند بادیان و زیر. سبز داروی ضد نفخ طارد ریاح بادکن .

فرهنگ معین

(ش ِ کَ ) (اِمر. ) دارویی که نفخ شکم بنشاند.

لغت نامه دهخدا

بادشکن. [ ش ِ ک َ ] ( نف مرکب ) دارو که نفخ معده بنشاند، که آروغ آرد و باد معده بیرون کند. بادکش. محلل ریاح. کاسرالریاح. طاردالریاح. تمام دانه های چتریان بواسطه اسانس های خود بعنوان بادشکن بکار میروند. ( گیاه شناسی گل گلاب ص 234 ): زیره سبز بادشکن است. || حائل ، حاجز برای باد: کوهها بادشکن باشند.

فرهنگ عمید

ویژگی هر دارویی که نفخ شکم را برطرف می کند، بادبر.

دانشنامه عمومی

بادشکنیک روش بیومکانیکی حفاظت خاک در برابر فرسایش بادی است که در این روش، موانعی در مقابل باد قرار می گیرند تا جلوی سرعت باد را قبل از رسیدن به سرعت آستانه بگیرد که این موانع را بادشکن گویند.بادشکن ها به دو صورت زنده مانند کاشت درختان، درختچه ها و بوته ها و غیر زنده مانند استفاده از چپر، حصیر، نی یا تنه درختانند که عمدتاً از مورد اول استفاده می کنند.

دانشنامه آزاد فارسی


فرهنگستان زبان و ادب

{air shield, air deflector} [قطعات و مجموعه های خودرو] صفحه ای پلاستیکی یا بسپاری که با زاویه ای ملایم بر روی سقف کشندۀ کامیون ها نصب می شود و باعث کاهش پسار می شود


کلمات دیگر: