کلمه جو
صفحه اصلی

سوار اسب چموش شدن

مترادف و متضاد

prance (فعل)
با تکبر راه رفتن، جفتک زدن، خرامیدن، سوار اسب چموش شدن، روی دو پا بلند شدن


کلمات دیگر: