کلمه جو
صفحه اصلی

کیمیاگری کردن

مترادف و متضاد

transmute (فعل)
تبدیل کردن، کیمیاگری کردن، تغییر هیئت دادن، تغییر شکل دادن، قلب ماهیت کردن


کلمات دیگر: