کلمه جو
صفحه اصلی

عنایه

عربی به فارسی

تيمار , پرستاري , مواظبت , بيم , دلواپسي () غم , پروا داشتن , غم خوردن , علا قمند بودن


فرهنگ فارسی

مشغول کردن کار کسی را و بی آرام ساختن و اندوهگین نمودن او رنج دیدن بجهت کسی

لغت نامه دهخدا

عنایة. [ ع َ ی َ ] (ع مص ) عنایت . مشغول کردن کار کسی را و بی آرام ساختن و اندوهگین نمودن او. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). عارض شدن امری بر کسی و مشغول داشتن و محزون ساختن وی . (از اقرب الموارد). عِنایة. عُنی . رجوع به عنایة و عنی شود.


عنایة. [ ع ِ ی َ ] (ع مص ) عنایت . مشغول کردن کار کسی را و بی آرام ساختن و اندوهگین نمودن او. (ازمنتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). عارض شدن امری بر کسی و مشغول داشتن و محزون ساختن وی . (از اقرب الموارد). عَنایة. عُنی . رجوع به عنایة و عنی شود. || رنج دیدن بجهت کسی . (از منتهی الارب ). رنج دیدن در کار کسی و مشغول شدن بدان . (از ناظم الاطباء). اهتمام کردن کسی بر حاجتی ، وپرداختن به آن حاجت و مشقت دیدن بخاطر آن . (از اقرب الموارد). عُنی . رجوع به عنی شود. || اراده کردن و قصد کردن مطلبی را از گفتاری . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). عَنْی . رجوع به عنی شود. || نگاه داشتن . (از منتهی الارب ). حفظ کردن و محافظت نمودن . || فروگرفتن و حادث گردیدن کار . || رویانیدن زمین گیاه را . || گواریدن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || عرضه کردن و مشغول نمودن . (از ناظم الاطباء).


دانشنامه عمومی

عنایه، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان شوشتر در استان خوزستان ایران است.
این روستا در دهستان میان آب قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۳ نفر (۱۰خانوار) بوده است.


کلمات دیگر: