پسر امیر حسن ابن امیر چوپان و پسر عم شیخ حسن کوچک است
حاجی بیگ
فرهنگ فارسی
پسر امیر حسن ابن امیر چوپان و پسر عم شیخ حسن کوچک است
لغت نامه دهخدا
حاجی بیگ . [ ب َ ] (اِخ ) برادر امیر نوروز، ازامراء معروف زمان غازان است آنگاه که امیر نوروز خواجه صدرالدین زنجانی را از وزارت عزل کرد و جمال الدین دستجردانی را بجای او گماشت ، مصالح حل و عقد امور دیوانی و تهیه سیورسات لشکر را بعهده ٔ برادر خود حاجی بیگ واگذاشت . و خواجه صدرالدین زنجانی و برادرش قطب جهان از زبان امیر نوروز و برادر او حاجی بیگ مراسلاتی خطاب بسلطان مصر ساختند به این مضمون که با وجود اسلام غازان چون امرای او هنوز به این شرف نائل نیامده اند برای لشکرکشی به ایران و قلع ریشه ٔ کفر سلطان رافرصتی مناسب فراهم است و امیر نوروز و برادران او حاجی بیگ و لکزی جهت قیام بکمک لشکریان مصری حاضرند بعلاوه در آن نامه ذکر فرستادن چند ثوب جامه ٔ گرانبها را از طرف امیر نوروز به عنوان هدیه برای سلطان گنجاندند و آن مراسلات مزوّر را با هفتاد ثوب جامه در موقعبیهوش کردن عالم الدین قیصر که بمصر آمد و شد میکرد در کیسه و در جزء بارهای او گذاشتند و چون عالم الدین و کسان او دستگیر شدند آنها را بیرون آوردند. افشای این مسئله باعث تحریک غضب غازان گردیده و ایلخان که در این تاریخ در همدان بود بعجله از آنجا به سمت شهروان حرکت کرد و بقدری خشمناک و در تحقیق احوال عالم الدین قیصر جاهد شد که روزی قریب سی فرسخ راه پیمود و در 21 جمادی الاولی سال 696 هَ . ق . به شهروان رسیدو در آنجا قیصر را به حضور او آوردند و باروبنه ٔ اورا تفتیش کردند و از آن مراسلات ساختگی یکی را گفتندکه خط و انشای حاجی بیگ برادر امیر نوروز است غازان در حال خشم کلی امرداد که قیصر و سه نفر همراه او را به زخم چماق از پای در آورند و حاجی و لکزی و ساتتمش برادران امیرنوروز را بدون محاکمه و پرسش کشتند. رجوع به تاریخ مغول ص 261 و 264 و ذیل جامعالتواریخ رشیدی ، تألیف حافظ ابرو ص 28 و حبط ج 2 ص 51 شود.
حاجی بیگ . [ ب َ ](اِخ ) (امیر...) پسر امیر حسن بن امیر چوپان و پسر عم شیخ حسن کوچک است . حافظ ابرو در ذیل جامعالتواریخ آرد: «دو پسر دیگر از آن امیر حسن حاجی بیگ و غوج حسین یکی را شیخ حسن کوچک که پسر عمش بود زهر داد و غوج حسین را سلیمان خان بقتل آورد.» حاجی بیگ بقول حافظ ابرو نایب شیخ حسن ایلکانی بوده است چنانکه گوید« و چون ببغداد مراجعت نمود [ امیر شیخ حسن ایلکانی ] در سنه ٔ اثنی و اربعین و سبعمائه حاجی بیگ نایب امیرشیخ حسن ایلکانی جهت آنکه از صورت زندگانی دلشاد خاتون و سلطنتش بر شوهر متشکی بود و او را مانع بقصد خاتون کشته شد.» رجوع به ذیل جامعالتواریخ حافظ ابرو ص 135 و 138 و 163 و حبط ج 2 ص 73 و 79 و 141 شود.
حاجی بیگ. [ ب َ ]( اِخ ) ( امیر... ) پسر امیر حسن بن امیر چوپان و پسر عم شیخ حسن کوچک است. حافظ ابرو در ذیل جامعالتواریخ آرد: «دو پسر دیگر از آن امیر حسن حاجی بیگ و غوج حسین یکی را شیخ حسن کوچک که پسر عمش بود زهر داد و غوج حسین را سلیمان خان بقتل آورد.» حاجی بیگ بقول حافظ ابرو نایب شیخ حسن ایلکانی بوده است چنانکه گوید« و چون ببغداد مراجعت نمود [ امیر شیخ حسن ایلکانی ] در سنه اثنی و اربعین و سبعمائه حاجی بیگ نایب امیرشیخ حسن ایلکانی جهت آنکه از صورت زندگانی دلشاد خاتون و سلطنتش بر شوهر متشکی بود و او را مانع بقصد خاتون کشته شد.» رجوع به ذیل جامعالتواریخ حافظ ابرو ص 135 و 138 و 163 و حبط ج 2 ص 73 و 79 و 141 شود.