کلمه جو
صفحه اصلی

عبربیه

لغت نامه دهخدا

( عبربیة ) عبربیة. [ ع َ رَ بی ی َ ] ( ع ص نسبی ) دیگ که در آن تتم انداخته باشند. ( آنندراج ). قدرٌ عبربیة؛ أی سماقیة. ( اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ).

عبربیة. [ ع َ رَ بی ی َ ] (ع ص نسبی ) دیگ که در آن تتم انداخته باشند. (آنندراج ). قدرٌ عبربیة؛ أی سماقیة. (اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: