کلمه جو
صفحه اصلی

عبوده

لغت نامه دهخدا

( عبودة ) عبودة. [ ع ُ دَ ] ( ع اِمص ) پرستش. بندگی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || خدمت. || طاعت. || خضوع و ذلت. || التزام به شریعت. یکی خواندن او را به زبان. ( اقرب الموارد ). || در اصطلاح عرفا کسی که خدای خود را در مقام عبودیت مشاهده کند. ( تعریفات ). در مجمعالسلوک است که عبودة عبارت است از پرستش حق برای بزرگ داشت او و بیم و شرم از او و دوستی او و آن برتر از عبودیت و بالاتر از عبادت است چه محل عبادت بدن است و بر پا داشتن فرمان ایزدی است و عبود محلش روح است و رضا به حکم حق باشد و عبوده جایگاهش سر است. ( از مجمع السلوک ).

عبودة. [ ع ُ دَ ] (ع اِمص ) پرستش . بندگی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || خدمت . || طاعت . || خضوع و ذلت . || التزام به شریعت . یکی خواندن او را به زبان . (اقرب الموارد). || در اصطلاح عرفا کسی که خدای خود را در مقام عبودیت مشاهده کند. (تعریفات ). در مجمعالسلوک است که عبودة عبارت است از پرستش حق برای بزرگ داشت او و بیم و شرم از او و دوستی او و آن برتر از عبودیت و بالاتر از عبادت است چه محل عبادت بدن است و بر پا داشتن فرمان ایزدی است و عبود محلش روح است و رضا به حکم حق باشد و عبوده جایگاهش سر است . (از مجمع السلوک ).



کلمات دیگر: