کلمه جو
صفحه اصلی

عثاری

فرهنگ فارسی

جمع عثران

لغت نامه دهخدا

عثاری. [ ع ُ را ] ( اِخ ) وادیی است. ( معجم البلدان ). رودباری است. ( منتهی الارب ).

عثاری. [ ع ُ ] ( اِخ ) ج ، عثران. ( اقرب الموارد ).

عثاری . [ ع ُ ] (اِخ ) ج ، عثران . (اقرب الموارد).


عثاری . [ ع ُ را ] (اِخ ) وادیی است . (معجم البلدان ). رودباری است . (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: