کلمه جو
صفحه اصلی

فتح بن سعید

لغت نامه دهخدا

فتح بن سعید. [ ف َ ح ِ ن ِ س َ ] ( اِخ ) موصلی ، مکنی به ابونصر ( گاه وی را با فتح موصلی معروف اشتباه میکنند و هر دو فتح نزد اهل علم شهرت دارند ). از تقوی و پرهیزکاری او داستانها گفته اند: عیسی بن هشام یکی از دوستان او آرد که : روزی بر او وارد شدم و وی را سخت گریان دیدم چنانکه اشکهایش را در میان انگشتانش میدیدم و ناگاه دیدم که رنگ اشکهای او به زردی گرایید. گفتم : «ای فتح خون گریه میکنی !» گفت : اگر توبر من وارد نشده بودی یا متوجه تو نشده بودم راستی خون گریه میکردم. گفتم : برای چه گریه میکنی ؟ گفت : اشکهای من به خاطر تخلفی است که در انجام واجبات حق عزوجل روا داشته ام. مردی گفته است که : فتح را پس از مرگش به خواب دیدم و پرسیدم : خداوند با تو چه کرده ؟ گفت : مرا ببخشید. گفتم : در اشکهایت چه فایده ای بود؟ گفت : مرا به خدایم نزدیک کرد... مرگ وی را به سال 220 هَ. ق. نوشته اند. ( از صفةالصفوة ج 4 صص 155 - 161 ).


کلمات دیگر: