کلمه جو
صفحه اصلی

غذانی

لغت نامه دهخدا

غذانی. [ غ َ نی ی ] ( ص نسبی ) منسوب است به غذانة که از قرای بخاراست. ( انساب سمعانی ورق 406 ب ).

غذانی. [ غ َ ] ( اِخ ) احمدبن اسحاق از قریه غذانة است. ابوکامل بصری گوید: وی با ما به کتابت حدیث از شیوخ ما اشتغال داشت. ( انساب سمعانی ورق 406 ب ).

غذانی . [ غ َ ] (اِخ ) احمدبن اسحاق از قریه ٔ غذانة است . ابوکامل بصری گوید: وی با ما به کتابت حدیث از شیوخ ما اشتغال داشت . (انساب سمعانی ورق 406 ب ).


غذانی . [ غ َ نی ی ] (ص نسبی ) منسوب است به غذانة که از قرای بخاراست . (انساب سمعانی ورق 406 ب ).



کلمات دیگر: