محمد بن محمد
عبدری
فرهنگ فارسی
محمد بن محمد
لغت نامه دهخدا
عبدری. [ ع َ دَ ری ی ] ( ص نسبی ) نسبت است به عبدالداربن قصی. ( از اللباب فی تهذیب الانساب ص 112 ).
عبدری. [ ع َ دَ ری ی ] ( اِخ ) رزین بن معاویةبن عمار سرقسطی عبدری ، مکنی به ابوالحسن و معروف به امام الحرمین. از بزرگان علماء اهل سنت است. از تألیفات او است : جمع بین الصحاح الستة. وی از محدثین است. ( از ریحانة الادب ج 3 ص 58 ).
عبدری. [ ع َ دَ ری ی ] ( اِخ ) عبدالحمیدبن زکریای بن الجهم العبدری. ( اللباب ص 112 ).
عبدری. [ ع َ دَ ری ی ] ( اِخ ) علی بن سعیدبن عبدالرحمان بن محرزبن ابی عثمان ملقب به عبدری. از بزرگان علمای شافعیه است. از تألیفات او است : مختصر الکفایه در خلافیات علماء. وی به سال 493 هَ. ق. درگذشت. ( از ریحانة الادب ج 3 ص 58 ).
عبدری. [ ع َ دَ ری ی ] ( اِخ ) محمدبن محمد. رجوع به ابن الحجاح شود.
عبدری . [ ع َ دَ ری ی ] (اِخ ) در اصطلاح رجال لقب سویبطبن حرمله ٔ فرشی عبدری و جمعی دیگر است و نسبت آن به قبیله ٔ بنی عبدالدار (از بلاد اندلس ) است . (از ریحانة الادب ج 3 ص 58).
عبدری . [ ع َ دَ ری ی ] (اِخ ) رزین بن معاویةبن عمار سرقسطی عبدری ، مکنی به ابوالحسن و معروف به امام الحرمین . از بزرگان علماء اهل سنت است . از تألیفات او است : جمع بین الصحاح الستة. وی از محدثین است . (از ریحانة الادب ج 3 ص 58).
عبدری . [ ع َ دَ ری ی ] (اِخ ) عبدالحمیدبن زکریای بن الجهم العبدری . (اللباب ص 112).
عبدری . [ ع َ دَ ری ی ] (اِخ ) علی بن سعیدبن عبدالرحمان بن محرزبن ابی عثمان ملقب به عبدری . از بزرگان علمای شافعیه است . از تألیفات او است : مختصر الکفایه در خلافیات علماء. وی به سال 493 هَ . ق . درگذشت . (از ریحانة الادب ج 3 ص 58).
عبدری . [ ع َ دَ ری ی ] (اِخ ) محمدبن محمد. رجوع به ابن الحجاح شود.
عبدری . [ ع َ دَ ری ی ] (ص نسبی ) نسبت است به عبدالداربن قصی . (از اللباب فی تهذیب الانساب ص 112).
دانشنامه اسلامی
...