نام وادییست در دیار بنی اسد
طثره
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
طثره . [ طَ رَ ] (اِخ ) نام وادیی است در دیار بنی اسد. (معجم البلدان ).
( طثرة ) طثرة. [ طَ رَ ] ( ع اِ ) سطبری شیر و مانند آن. ( منتهی الارب ). || سرشیر از چربش. ( منتهی الارب ) ( بحر الجواهر ). || لای. آب سطبر و دفزک. || چغزلاوه. || فراخی زندگانی. || پشم گوسفند. || روغن گوسفند. || سر جُغرات. ( منتهی الارب ).
طثره. [ طَ رَ ] ( اِخ ) نام وادیی است در دیار بنی اسد. ( معجم البلدان ).
طثره. [ طَ رَ ] ( اِخ ) نام وادیی است در دیار بنی اسد. ( معجم البلدان ).
طثرة. [ طَ رَ ] (ع اِ) سطبری شیر و مانند آن . (منتهی الارب ). || سرشیر از چربش . (منتهی الارب ) (بحر الجواهر). || لای . آب سطبر و دفزک . || چغزلاوه . || فراخی زندگانی . || پشم گوسفند. || روغن گوسفند. || سر جُغرات . (منتهی الارب ).
کلمات دیگر: