( عبدیة ) عبدیة. [ ع َ دی ی َ ] ( ص نسبی ) مؤنث عبدی. ( اقرب الموارد ). || ( ع اِمص ) طاعت چنانکه کلمه عبودیت است. ( اقرب الموارد ). تقول هو بیّن العبدیة. ( اقرب الموارد )؛ یعنی طاعت او آشکار است. || ( ص نسبی ) الدراهم العبدیة؛ درهمها بود که از درهمهائی که پس از آن ساختند فاضل تر و راجح تر بود. ( اقرب الموارد ). نوعی از دراهم جید و اعلا. ( ناظم الاطباء ).
عبدیه
لغت نامه دهخدا
عبدیة. [ ع َ دی ی َ ] (ص نسبی ) مؤنث عبدی . (اقرب الموارد). || (ع اِمص ) طاعت چنانکه کلمه ٔ عبودیت است . (اقرب الموارد). تقول هو بیّن العبدیة. (اقرب الموارد)؛ یعنی طاعت او آشکار است . || (ص نسبی ) الدراهم العبدیة؛ درهمها بود که از درهمهائی که پس از آن ساختند فاضل تر و راجح تر بود. (اقرب الموارد). نوعی از دراهم جید و اعلا. (ناظم الاطباء).
دانشنامه عمومی
عبدیه (نیشابور)، روستایی از توابع بخش سرولایت شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران است.
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان سرولایت قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان سرولایت قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.
wiki: عبدیه
کلمات دیگر: