ستاره مشتری
قاضی صدر ششم
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
قاضی صدر ششم. [ ی ِ ص َ رِ ش ِ ش ُ ] ( اِخ ) ستاره مشتری :
قاضی صدر ششم را طالع مسعود تو
مقتدای فتوی صاحبقرانی آمده ست.
قاضی صدر ششم را طالع مسعود تو
مقتدای فتوی صاحبقرانی آمده ست.
سنائی.
کلمات دیگر: