مونث اغر، نیکو، یبا، سفیدوروشن ازهرچیز، درخشان، وبمعنیفصیح وبلیغ وشیواچنانکه گویندقصیده غرائ
تلفظ ترکی از گرای
تلفظ ترکی از گرای
غرأی . [ غ َئا ] (ع اِ) ج ِ غُرائی ̍. (منتهی الارب ). در اقرب الموارد غراوی به واو آمده است . رجوع به غُرأی ̍ شود.
غرأی . [ غ ُ ئا ] (ع اِ) سرشیر. ج ، غَرائی ̍. || سنگ بزرگ . (منتهی الارب ). صاحب اقرب الموارد غراوی به واو آورده و تنها معنای الرغوة؛ یعنی سرشیر را برای لغت مذکور ذکر کرده است .