کلمه جو
صفحه اصلی

عتیل

لغت نامه دهخدا

عتیل. [ ع َ ] ( ع ص ) تشنه. ( غیاث اللغات از لطائف ). || مزدور. ( مهذب الاسماء ). مزدور و خادم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || داء عتیل ، شدید؛ بیماری سخت. ( اقرب الموارد ).

دانشنامه عمومی

عتیل (روستا). عتیل به عربی ( الَعتیل )، روستایی است در دهستان بنو الَمَکرَم از توابع استان استان صَنعاء در کشور یمن در شبه جزیره عربستان.
المقحفی، ابراهیم، احمد ، (مُعجَم المُدُن وَالقَبائِل الیَمَنِیَة) ، منشورات دار الحکمة، صنعاء، چاپ وانتشار سال ۱۹۸۵ میلادی به (عربی).
جمعیت آن (۱۰۸) نفر (۱۳ خانوار) می باشد.


کلمات دیگر: