کلمه جو
صفحه اصلی

صحبت جوی

فرهنگ فارسی

عاشق محبوب

لغت نامه دهخدا

صحبت جوی. [ ص ُ ب َ ] ( نف مرکب ) عاشق. محبوب :
شه بدو بخشید آن مهروی را
جفت کرد آن هر دو صحبت جوی را.
مولوی.


کلمات دیگر: