کلمه جو
صفحه اصلی

پاچک

فرهنگ فارسی

سرگین گاوکه خشک شده باشد، تاپال ، تپاله غوشا
( اسم ) سرگین خشک شد. گاو غوشاک تپاله غوشا .
نقاشی اسپانیایی

فرهنگ معین

(چ َ ) (اِمر. ) پِهِن خشک شدة گاو، تپاله .

لغت نامه دهخدا

پاچک. [ چ َ ] ( اِ ) سرگین خشک شده گاو. سرگین گاو که بدست پهن و خشک کنند سوختن را. غوشاک. غوشا. تپاله.

پاچک. [ چ ِ ک ُ ] ( اِخ ) فرانسوا.نقاشی اسپانیائی. مولد بسال 1571م. ( 978 هَ. ق. ) در اشبیلیه. و وفات در سنه 1654م. ( 1064 هَ. ق. ).

پاچک . [ چ َ ] (اِ) سرگین خشک شده ٔ گاو. سرگین گاو که بدست پهن و خشک کنند سوختن را. غوشاک . غوشا. تپاله .


پاچک . [ چ ِ ک ُ ] (اِخ ) فرانسوا.نقاشی اسپانیائی . مولد بسال 1571م . (978 هَ . ق .) در اشبیلیه . و وفات در سنه ٔ 1654م . (1064 هَ . ق .).


فرهنگ عمید

سرگین خشک شدۀ گاو، تاپال، تپاله، پاوچک، غوشا، غوشاک.

دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۳°۱۶′۱۴″ شمالی ۴۸°۱۲′۴۲″ شرقی / ۳۳٫۲۷۰۵۶°شمالی ۴۸٫۲۱۱۶۷°شرقی / 33.27056; 48.21167
پاچک، روستایی از توابع بخش معمولان شهرستان پل دختر در استان لرستان ایران است.
این روستا در دهستان میانکوه شرقی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.


کلمات دیگر: