باب گهر.[ گ ُ هََ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حرجند بخش مرکزی شهرستان کرمان در 90هزارگزی شمال باختری کرمان ، 5هزارگزی خاور راه مالرو کرمان - شاهزاده محمد. دارای 25 تن سکنه است . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
باب گهر
لغت نامه دهخدا
باب گهر. [ گ ُ هََ ] (اِخ ) دهی از دهستان حتکن بخش زرند شهرستان کرمان در 28هزارگزی شمال خاوری زرند و 12هزارگزی خاور راه مالرو زرند - راور. کوهستانی ، سردسیر. دارای 342 تن سکنه است . آب آن از قنات است . محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت ، صنایع دستی قالی بافی با نقشه است . راه مالرو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
باب گهر. [ گ ُ هََ ] ( اِخ ) دهی از دهستان حتکن بخش زرند شهرستان کرمان در 28هزارگزی شمال خاوری زرند و 12هزارگزی خاور راه مالرو زرند - راور. کوهستانی ، سردسیر. دارای 342 تن سکنه است. آب آن از قنات است. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت ، صنایع دستی قالی بافی با نقشه است. راه مالرو دارد. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).
باب گهر.[ گ ُ هََ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حرجند بخش مرکزی شهرستان کرمان در 90هزارگزی شمال باختری کرمان ، 5هزارگزی خاور راه مالرو کرمان - شاهزاده محمد. دارای 25 تن سکنه است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).
باب گهر.[ گ ُ هََ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حرجند بخش مرکزی شهرستان کرمان در 90هزارگزی شمال باختری کرمان ، 5هزارگزی خاور راه مالرو کرمان - شاهزاده محمد. دارای 25 تن سکنه است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).
کلمات دیگر: