کلمه جو
صفحه اصلی

کیشی

فارسی به انگلیسی

religious

فرهنگ فارسی

منسوب به کیش است که جزیر. قیس باشد ٠

لغت نامه دهخدا

کیشی. ( ص نسبی ) منسوب به کیش است که جزیره قیس باشد. ( از انساب سمعانی ). رجوع به کیش ( اِخ ) شود.

کیشی. ( اِخ ) مولانا شمس الدین محمدبن احمد الحکیم. عالم و عارف و صوفی بود و در علوم و فروع اصول ممارست داشت و در معقول و منقول تألیفاتی دارد. قطب الدین محمودبن مسعودبن مصلح شیرازی از شاگردان وی بود. او راست : کتاب الهادی فی النحو. وی را قصایدی نیز هست که دلیل به کثرت فضل و علو همت و وفور علم و حکمت اوست. ( از شدالازار چ قزوینی ص 110 و 111 ). و رجوع به همین مأخذ ص 110 و 111 و 492 و 498 شود.

کیشی . (اِخ ) مولانا شمس الدین محمدبن احمد الحکیم . عالم و عارف و صوفی بود و در علوم و فروع اصول ممارست داشت و در معقول و منقول تألیفاتی دارد. قطب الدین محمودبن مسعودبن مصلح شیرازی از شاگردان وی بود. او راست : کتاب الهادی فی النحو. وی را قصایدی نیز هست که دلیل به کثرت فضل و علو همت و وفور علم و حکمت اوست . (از شدالازار چ قزوینی ص 110 و 111). و رجوع به همین مأخذ ص 110 و 111 و 492 و 498 شود.


کیشی . (ص نسبی ) منسوب به کیش است که جزیره ٔ قیس باشد. (از انساب سمعانی ). رجوع به کیش (اِخ ) شود.


دانشنامه عمومی

کیشی، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان زرند در استان کرمان ایران است.
این روستا در دهستان جرجافک قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.

پیشنهاد کاربران

کیشی ( Kişi ) : در زبان ترکی به معنی مرد است


کلمات دیگر: