جادوگری جاهلی ٠ جادو گری از تازیان در جاهلیت ٠
کهال
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کهال. [ ک ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ کَهْل. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). رجوع به کهل شود.
کهال. [ ک ُ ] ( اِخ ) جادوگری جاهلی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). جادوگری از تازیان در جاهلیت. ( ناظم الاطباء ).
کهال. [ ک ُ ] ( اِخ ) جادوگری جاهلی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). جادوگری از تازیان در جاهلیت. ( ناظم الاطباء ).
کهال . [ ک ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ کَهْل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به کهل شود.
کهال . [ ک ُ ] (اِخ ) جادوگری جاهلی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جادوگری از تازیان در جاهلیت . (ناظم الاطباء).
کلمات دیگر: