کلمه جو
صفحه اصلی

نهستن

فارسی به انگلیسی

position


لغت نامه دهخدا

نهستن. [ ن ِ هَِ ت َ ] ( مص ) نهادن. ( جهانگیری ) ( برهان قاطع ) ( انجمن آرا ). گذاشتن. ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ) ( انجمن آرا ). نشاندن و نصب کردن. ( ناظم الاطباء ). نهشتن. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ).


کلمات دیگر: