که در خفا می کشد که با پنبه سر می برد ٠
نهان کش
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نهان کش. [ ن ِ ک ُ ] ( نف مرکب )که در خفا می کشد. که با پنبه سر می برد :
چرخ نهان کش که پرده ساز خیال است
پرده خاقانی آشکار برافکند.
کآن لب نهان کش است چو گردون به دوستی.
چرخ نهان کش که پرده ساز خیال است
پرده خاقانی آشکار برافکند.
خاقانی.
سرهای گردنان به شکر می برد لبت کآن لب نهان کش است چو گردون به دوستی.
خاقانی.
کلمات دیگر: